آريا1+5
در سال ۱۷۶۴، کاترین کبیر با خرید بیش از دویست نقاشی در اروپا، جمع آوری این مجموعه مشهور را آغاز کرد. سفرای روس در پایتختهای بیگانه مامور یافتن بهترین مجموعههای هنری ارایه شده برای فروش - مانند مجموعههای برول (Brühl) سیاستمدار ایالت زاکسن آلمان، کروزا (Crozat)، کلکسیونر فرانسوی و نگارخانه والپول (Walpole) در انگلستان – بودند. کاترین کبیر، نگارخانه خود را (my hermitage) (گوشه عزلت یا خلوتگاه خود) مینامید زیرا تنها افرادی انگشت شمار اجازه ورود و تماشای آثار موجود در آن را به دست میآوردند. او در یکی از نامههای خود با تاسف چنین گفتهاست:«تنها موشها و من میتوانیم تمام این [زیباییها] را تحسین کنیم.» کاترین تئاتر خصوصی خود را که در نزدیکی گالری و در طی سالهای ۱۷۸۳ و ۱۷۸۷ ساخته شده بود نیز، آرمیتاژ مینامید به تدریج، کلکسیونهای سلطنتی با آثار ب تزار نیکولاس اول برای جای دادن مجموعه در حال توسعه عتیقه جات یونان، روم و مصر از معمار سبک نئوکلاسیک آلمانی به نام لیو فون کلنز (Leo von Klenze) خواست تا بنای موزه عمومی را طراحی کند. این بنا که در سال ۱۸۵۲ برای بازدید عموم گشوده شد، به احتمال بسیار اولین گالری در اروپای شرقی است که از ابتدا به همین قصد طراحی و ساخته شدهاست. همچنان که تزارهای روس به توسعه مجموعه هنری خود مشغول بودند، آثار متعددی از داوینچی، یان ون ایک و رافائل در ایتالیا خریداری شدند. بزرگترین مجموعه آثار رامبراند در جهان نیز متعلق به موزه ارمیتاژ است. در طی انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷، موزه سلطنتی آرمیتاژ جزو اموال خصوصی اعلام شد. پس از ملی شدن مجموعههای هنری عمومی ملی، دامنه آثار موجود در موزه وسعت بیشتری یافت. به خصوص ورود هنر مدرن از کلکسیونهایی چون مجموعه هنری سرگئی شکوکین (Sergei Shchukin) و ایوان موروزوف (Ivan Morozov) بسیار جالب توجه بود. از جمله آثار اضافه شده به موزه میتوان از اکثر آثار سالهای اخیر گوگن، ۴۰ اثر سبک کوبیسمپیکاسو و آثاری مشهور از بزرگان هنر مدرن مانند تابلو «رقص» La danse اثر ماتیس و «کافه شبانه» (Night Café) اثر ون گوگ اشاره کرد. حکومت شوروی توجه چندانی به نگهداری از هنر «منحط طبقه بورژواً نداشت. به دستور استالین تعدادی از با ارزشترین آثار موجود در موزه آرمیتاژ در خارج از کشور به فروش رسید. از جمله این آثار میتوان شاهکارهای بی رقیبی چون «آلبا مدوناً (Alba Madonna) اثر رافائل، »ونوس در مقابل آینه«(Venus with a Mirro) اثر تیشین (Titian) و «بشارت" (Annunciation) اثر ون ایک را نام برد. بسیاری از این آثار که توسط اندرو ملون (Andrew Mellon) تهیه شد، اکنون هسته مرکزی گالری هنر ملی (National Gallery of Art) در واشنگتن را تشکیل دادهاست. از دیگر موارد از دست رفته موزه که البته موارد مشابه آنها یافت میشود میتوان به هزاران اثر هنری که از موزه ارمیتاژ خارج شده و به موزه پوشکین در مسکو و موزههای دیگری در سراسر اتحاد شوروی فرستاده شد اشاره کرد. تعدادی از کلکسیونهای موزه نیز در طی محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم، هنگامی که ساختمان موزه به عنوان پناهگاه در مقابل حمله هوایی استفاده شد، قربانی بمباران شد. این دوره غم انگیز در تاریخ موزه آرمیتاژ در سال ۱۹۴۵ به پایان رسید. در این زمان دولت کوشش میکرد با انتقال دادن تعدادی از آثار هنری به موزه که در طی جنگ جهانی دوم توسط ارتش سرخ از آلمان تصرف شده بود، خسارات وارده را جبران کند. گرانقیمتترین بخش این غنیمت جنگی نقاشیهای هنرمندان امپرسیونیست بود که از مجموعههای خصوصی طبقه ممتاز آلمان به دست آمده بود. این نقاشیها تا سال ۱۹۹۵ که موزه آنها را در معرض دید عموم قرار داد، گمشده تلقی میشدند. به گفته دولت روسیه این آثار تنها میتوانند بخش کوچکی از خسارات جبران ناپذیری که تهاجم آلمان به میراث فرهنگی روسیه وارد کرده اند- از جمله تخریب کامل کاخها و باغهای پترهوف (Peterhof) و تزارسکو سلو (Tsarskoe Selo) را جبران کند. از طرفی دولت روسیه قانونی را تصویب کرد که به موجب آن بازگرداندن این آثار به صاحبان قبلی آن ممنوع اعلام شدهاست زیرا این افراد به خاطر تامین هزینه رژیم نازی گناهکار شناخته شدهاند.
در سالهای اخیر، آرمیتاژ بیش از پیش توسعه یافته و عمارت ستاد فرماندهی را نیز در بر گرفهاست و به انجام پروژههای بزرگی در خارج از کشور نیز پرداختهاست که موزه آرمیتاژ گوگنهایم (Guggenheim Hermitage Museum) در لاس وگاس، اتاقهای آرمیتاژ در عمارت سامرست (Some مقامات موزه در ماه ژوئیه سال ۲۰۰۶ اعلام کردند که ۲۲۱ فقره آثار کوچک مانند جواهرات، شمایلهای ارتودوکس، ظروف نقره و اشیائی با میناکاری فراوان از موزه به سرقت رفتهاست. ارزش این اشیاء که تا کنون یافته نشدهاند، ۵۴۳ هزار دلار برآورد شدهاست.
در سال ۱۷۶۴، کاترین کبیر با خرید بیش از دویست نقاشی در اروپا، جمع آوری این مجموعه مشهور را آغاز کرد. سفرای روس در پایتختهای بیگانه مامور یافتن بهترین مجموعههای هنری ارایه شده برای فروش - مانند مجموعههای برول (Brühl) سیاستمدار ایالت زاکسن آلمان، کروزا (Crozat)، کلکسیونر فرانسوی و نگارخانه والپول (Walpole) در انگلستان – بودند. کاترین کبیر، نگارخانه خود را (my hermitage) (گوشه عزلت یا خلوتگاه خود) مینامید زیرا تنها افرادی انگشت شمار اجازه ورود و تماشای آثار موجود در آن را به دست میآوردند. نظرات شما عزیزان: 3 / 5 / 1391برچسب:, :: 10:23 :: نويسنده : سران کشور های 1+5
آخرین مطالب پيوندها
با سپاس فراوان سران کشورهای۱+۵ نويسندگان |
||
![]() |